متن شعر کوله بار انتظار
به سمتت میان سینه زن هات
که دلتنگ درگاه عشقن
نذار جا بمونم حالا که
همه راهی راه عشقن
تو شب های دنیام چراغی
گذاشتی رو قلبم چه داغی
من ایرانم و تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
چه فراقی چه فراقی
چه فراقی چه فراقی
این فراقی که بینمونه
نمیذاره قلبم زنده بمونه
این فراقی که بینمونه
کاری کرده چشمام اشکه و خونه
دم اربعین
بازم پر از دلشورم
چجور آروم بشم
منی که خیلی دورم
در به درم
جایی رو دیگه ندارم که برم
در به درم
جایی رو دیگه ندارم که برم
در به درم
جایی رو دیگه ندارم که برم
جایی رو دیگه ندارم که برم
یه کوله روی دوشمه
پر شده از شادی و غم
باید بیام تو این مسیر
دوباره با زیاد و کم
باید با پاهای دلم
بیام به جاده کرم
قدم قدم با یه علم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
با مدد شاه کرم
ایشالا اربعین میام سمت حرم
برای رسیدن به خورشید
خودت بال پرواز مایی
زمین بی تو خیلی غریبه
تو با قلب ما آشنایی
تو اِی آشنای دو عالم
تو ای ناجی اهل دنیا
کمک کن بشیم زائر تو
کنار تموم شهیدا
کنار قدم‌های جابر
سوی نینوا رهسپاریم
ستون های این جاده را ما
به شوق حرم می شماریم
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم صبح روز اربعین
کودک روح من و دست عموی کربلا
پا به کفش عشقم و با کوله بار انتظار
العجل گو راه افتادم به سوی کربلا
عشق یعنی از نجف دل کندن و راهی شدن
تشنه لب بین بیابان جستجوی کربلا
تشنه نور امامم ای عجل مهلت بده
تشنه نور امامم ای عجل مهلت بده
تا نمازی پشت مهدی با وضوی کربلا
تا نمازی پشت مهدی با وضوی کربلا
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد
حسین
